اگر امروز زنده ام ، فردا مرا خواهد زد
آن سمت تنهای رخت خوابم که بوی عشق می دهد
می دانم در جایی خاموش خواهد شد حقی که با من است
من هم سخن را به "اشتباه کردم" ها خواهم سپرد
من، وقتی تو نیستی در همه جا و یا در هیچ کجا هستم
اگر کنجکاو شدی که کجا و با چه کسی هستم
فعلا در برزخم ، در گریزم ، بیمارم حتی
کسی چه می داند این قلب چند بهار دیگر خوب می شود
یک هفته ام ، ده روزم ، آخرین روزم هست حتی
شاید برای مردن نیز ، کمک تو باید