Anthem of the Angels [Persian translation]

ديوارهاي سفيد ما رو در برمي گيرن

ديگه هيچ نوري صورتت رو نوازش نخواهد كرد

باران به شيشه مي كوبه

در اون هنگام كه ما بين مردگان مي خوابيم

روزها براي هميشه سپري مي شن

اما من تو رو رها نكردم

ما مي تونيم با هم تاريكي رو دنبال كرده و (به دور دست) برانيم

اگر تو بري بنابراين من هم خواهم رفت

چيزي از تو باقي نمانده است

من مي تونم اينو توي چشمات ببينم

سرود فرشتگان رو بخونم

و آخرين خداحافظي رو بكنم

پرتوي سرد بالاي سر ما

مي خواد كه قلب ها رو پر كنه و محو بشه

با پوستي سفيد مثله برف

اون هنگام كه آسمان خاكستري مي شه

روزها براي هميشه سپري مي شن

اما من تو رو رها نكردم

ما مي تونيم با هم تاريكي رو دنبال كرده و (به دور دست) برانيم

اگر تو بري بنابراين من هم خواهم رفت

چيزي از تو باقي نمانده است

من مي تونم اينو توي چشمات ببينم

سرود فرشتگان رو بخونم

و آخرين خداحافظي رو بكنم

من محكم تو رو چسبيدم و نگهت داشتم

اما نمي تونم به زندگي برگردونمت

سرود فرشتگان رو بخونم

و سپس آخرين خداحافظي رو بكنم

تو مرده اي هشيار هستي، تو مرده اي هشيار هستي

تو مرده اي هشيار هستي، تو مرده اي هشيار هستي

چيزي از تو باقي نمانده است

من مي تونم اينو توي چشمات ببينم

سرود فرشتگان رو بخونم

و آخرين خداحافظي رو بكنم

من محكم تو رو چسبيدم و نگهت داشتم

اما نمي تونم به زندگي برگردونمت

سرود فرشتگان رو بخونم

و سپس آخرين خداحافظي رو بكنم

سرود فرشتگان رو بخونم

و سپس آخرين خداحافظي رو بكنم

سرود فرشتگان رو بخونم