مانند خاطره ای که در گذشته مانده
ان آغوش مهربانت را برایم باز کن مادرم
شب ها خیلی سردند
بی صدا و تاریکند
سردم شده رویم را بپوشان مادرم
مادر مادر
مادر عزیزم
چقدر میخواستم که در کنارم باشی
و روی زانوانت سر گذاشته میخوابیدم مادرم
دعای در زبانم و رویای در چشمانم هستی
خیلی تورا میخواستم
پر از حسرتم مادرم
مادر مادر
مادر عزیزم
ناگه بیدار شدم و در خواب تو را جستجو میکردم
به چپ و راستم مینگریستم مادرم
شب ها خیلی سردند
بی صدا و تاریکند
سردم شده رویم را بپوشان مادرم
مادر مادر
مادر عزیزم
????