و من عاشقت هستم
مردم ازم میپرسن چطور
چطور تا حالا زندگی کردم
به اونها میگم که نمیدونم
حدس میزنم که درک میکنن
تنها زیستن چگونه است
اما زندگی دوباره آغاز شد
از روزیکه دستم رو گرفتی
و آره میدونم زیستن تنهایی چگونه هست
سایه ها دنبالم میکنن
و شب آزادم نمیکنه
اما اجازه نمیدم شب منو ( از پا در بیاره
حالا که تو پیشم هستی
و من هم دوستت دارم
افکارت فقط مال منه ( تمام حواست به منه )
روحمو آزاد میکنی
و خوشحالم که تو اینکارو میکنی
کتاب زندگی کوتاهه
و یک صفحه یکبار خونده میشه
همه جز عشق اما جان سپرده
این اعتقاد منه
وآره میدونم زندگی بی عشق و تنها چطوریه
سایه ها دنبالم میکنن
و شب آزادم نمیکنه
اما اجازه نمیدم شب منو پائین بکشه
حالا که تو پیشم هستی