به من نگاه کن
چه شده است؟
در تمام دنیایی که جستجو می کنیم فقط من و تو هستیم
بیرون آن در آزادی نیست
تنها مردمانی هستند که خود را می کشند
چراکه تو را نمی شناسند
عشق من
از اینجا نرو، التماست می کنم نرو
حتی سایه ای کمرنگ هم می تواند قلبهایمان را بشکند
دیگر برای ترک کردن، دست کشیدن یا فهمیدن دیر است
عشق من
آن در را باز نکن، بیرون باران می بارد
ممکن است دستهایت، افکارت و بالهایت خیس شوند و فراموش کنی که دوستم داری
پس عشق من بیا همینجا با هم بمانیم
در این دنیایی که انقدر صدمه میزند
که حتی عشق هم از سرت می پرد
عشق من
اگر هنوز هم کاری از دستم برمی آید به من بگو
می بینی که در توفان کامل هستیم
اما تو نباید بترسی
چون در چشمان من در امنیت خواهی بود
حتی سایه ای کمرنگ هم می تواند قلبهایمان را بشکند
دیگر برای ترک کردن، دست کشیدن یا فهمیدن دیر است
پس عشق من بیا همینجا با هم بمانیم
در این دنیایی که انقدر صدمه میزند
که حتی عشق هم از سرت می پرد
عشق من
از کسی که می خواهد به ما صدمه زند متنفر نباش
شاید عشق های از دست رفته ای برای نجات باشد
کسی که دیگر احساس خوشبختی نمی کند، رویاهایی که ندارد را هم ویران می کند