من از عشق ( یک روزی )دوران او برمیگردم
من از عشق او خواهم خواند
من به تو عشق دادم ، زندگی ام را، که عشق ورزی ست
ترانه خوانی
عشق مصمم
من عاشق زندگی و ترانه هستم
نمی توانستم خوشبختی را با تو پیدا کنم
تو این عشق را نمی خواستی
فقط خودت را پیدا کردی
من در انتهای زندگی ام عشقی به تو بخشیدم، تمام قلبم را
برای گریستن در مورد خداحافظی خودم میخوانم
من تو را در انتهای زندگی ام قرار دادم
گریستم ، گریستم با خداحافظی
من تو را درانتهای زندگی ام قرار دادم
ترانه میخوانم ، به یاد شب و روز
من تو را در انتهای زندگی ام قرار دادم
میگریم خیلی اندوهبار