All Time Low [Persian translation]

نه دعا کردن

نه تنفر ورزیدن

نه مست کردن

نه جنگیدن نمیتونه تو رو

از ذهنم بیرون ببره

مخفی شدن،پنهانش نمیکنه

لبخند زدن،پنهانش نمیکنه

انگار من تا حالا امتحانش نکرده ام

حالا همه امتحانش کرده اند

و یه جورهایی شکست خورده اند

پس کی بهم اجازه میدی

کی بهم اجازه میدی که برم بیرون،بیرون(از خیالت)

و اگه میدونی

که چطور میشه از شرایط بد خلاصی پیدا کرد

من تکه تکه شده ام

انگار آرامش چیزیه که

تا حالا نشناخته ام

چطور خلاص میشی

خلاص میشی

چون نه راندن ماشین

نه پرواز کردن

نه انکار کردن

نه گریه کردن نمیتونه

چیزی که گفتی رو ساکت کنه

وقتی که توی خط زرد ایستاده ام

توی ایستگاه منتظرم

یا دیرم شده برای یه

جلسه مهم کاری

اگه الان صدام کنی دختر

بدون هیچ قرار قبلی

سعی میکنم که خودم را سریع برسانم و همه موانع رو از سرراهم بردارم

ولی اگه میدونی

که چطور میشه از شرایط بد خلاصی پیدا کرد

من تکه تکه شده ام

انگار آرامش چیزیه که

تا حالا نشناخته ام

چطور خلاص میشی

خلاص میشی

نمیتونم جایی رو برای شروع پیدا کنم

چطور بین عقل و قلبم انتخاب کنم

تا وقتی که تمام بشه هیچوقت نمی فهمم

چطور از شرایط بد خلاص میشه خلاص شد

شرایط بد

صدامو میشنوی

شرایط بد

صدامو میشنوی