وقتی جوان بودم
من هرگز به کسی نیازی نداشتم
و عشق فقط برای سرگرمی بود
آن روزها سپری شده اند
زندگی در تنهایی
به تمام دوستهایی که میشناختم فکر میکنم
وقتی شماره تلفنی را میگیرم
کسی در خانه نیست
تنهایی
نمیخواهم
تنهایی را
بیش از این
مطمئن بودن دشوار است
گاهی اینطور حس میکنم
عدم ایمنی
و عشق بسیار دور و
مبهم
بعنوان علاج میماند
تنهایی
نمیخواهم
تنهایی را
بیش از این
تنهایی
نمیخواهم
تنهایی را
بیش از این
وقتی جوان بودم
هرگز به کسی نیاز نداشتم
و عشق فقط برای سرگرمی بود
آن روزها سپری شده اند
تنهایی
نمیخواهم
تنهایی را
بیش از این
تنها
نمیخواهم
زندگی کنم
آه
نمیخواهم بیش از این
تنها
تنها زندگی کنم
آه
نمیخواهم تنها
زندگی کنم
من هرگز، هرگز، هرگز به کسی نیازی نداشتم