Alejandro [Persian translation]

من می دونم که ما خیلی جوونیم

و می دونم که ممکنه دوستم داشته باشی

اما دیگه بیشتر از این نمی تونم باهات بمونم

آلخاندرو

او هر دو دستش

تو جیبشه

او به تو نگاه نمی کنه

او عشق واقعی رو پنهان می کنه

تو جیبش

او اطراف انگشتش هاله ای داره

اطراف تو

پسر! تو می دونی که دوستت دارم

داغ مثل مکزیک

خوشحال باش

تو این مرحله من باید انتخاب کنم

هیچ چیزی برای از دست دادن ندارم

اسم منو صدا نکن

اسم منو صدا نکن

آلخاندرو

من عزیز تو نیستم

من عزیز تو نیستم

فرناندو

نمی خواهم ببوسم

نمی خواهم لمس کنم

فقط سیگارم رو دود می کنم, هیس

اسم منو صدا نکن

اسم منو صدا نکن

روبرتو

آلخاندرو*4

بایست

لطفا, فقط بزار برم

آلخاندرو

فقط بزار برم

اون نشکسته

اون فقط یه بچه ست

اما دوست پسرش مثل باباشه

فقط مثل یه پدر

و تمام شور و تب و تابی که قبلا جلوی اون می سوخت

حالا اون باید خاموش کنه

باید بدی رو خنک کنه

پسر! تو می دانی که دوستت دارم

داغ مثل مکزیک

خوشحال باش

تو این مرحله من باید انتخاب کنم

هیچ چیزی برای از دست دادن ندارم

اسم منو صدا نکن

اسم منو صدا نکن

آلخاندرو

من عزیز تو نیستم

من عزیز تو نیستم

فرناندو

نمی خواهم ببوسم

نمی خواهم لمس کنم

فقط سیگارم رو دود می کنم, هیس

اسم منو صدا نکن

اسم منو صدا نکن

روبرتو

آلخاندرو*4

مزاحمم نشو

مزاحمم نشو

آلخاندرو

اسم منو صدا نکن

اسم منو صدا نکن

فرناندو

من عزیز تو نیستم

من عزیز تو نیستم

آلخاندرو

نمی خواهم ببوسم

نمی خواهم لمس کنم

فرناندو

اسم منو صدا نکن

آلخاندرو

من عزیز تو نیستم

من عزیز تو نیستم

فرناندو

نمی خواهم ببوسم

نمی خواهم لمس کنم

فقط سیگارم رو دود می کنم, هیس

اسم منو صدا نکن

اسم منو صدا نکن

روبرتو

آلخاندرو*4