هر روز یک چیز دیگر به پایان می رسد
آنچیزهایی که پایان یافته است رفته رفته پریشانی(آشفتگی) نمی آورد
بی دلیل یک حادثه ی خواسته شده (دل خواسته) آغاز می شود
معمولی و پیش پا افتاده می بیند(مس پندارد)،رها می کند پرشورترین عشقها را
دل دیوانه ام را نفریب(دل دیوانه ام را بیهوده دلخوش ندار)
آن کس که رفتنی است، برود
تو در هنگام سر دادن آوازها، اهمیت نده
با دروغ ها، با نارواها
روزهای گناه به حسابت نوشته می شود
پایان نمی پذیرد این آخرین پشیمانیها
نفس میکشند (می بویند، امید تازه پیدا می کنند)، یک به یک گلهای وجودمان