از اولش قدرم رو نتونستی بدونی واه واه واه
انگار که بهت هیچ شانسی ندادم ؟
اگه امروز می بود حقم رو میدادی
واه واه واه ، به من گلها رو بده
چشماتو بازکن پیدام میکنه
دستامو بگیر آشیانه ای بساز
بخاطر تو درونم می سوزد
این آتش خاموشی نداره
دو کلام حرفت منو میگیره
عالی میشه مزه اش میمونه
بخاطر تو درونم می سوزد
این آتش خاموشی ندارد
یک سلامی بده جانم ...
بنگر به سوختن شعله شعله ام
خدا میتونه به سنگ جان بده
تو هم به من، تو هم به من