دوستم بدار
آنگونه که هرگز کسی را دوست نداشته ای
دوستم بدار
به همین اندازه که من دوست می دارمت
و دیگر از هیچ چیز ترسی ندارم
خواهی دید که همه چیز خوب خواهد شد
چه کسی توان به مبارزه طلبیدن مرا دارد وقتی که من عشق تو را دارم ؟
چشمانت را ببند
و دوستم بدار
همانگونه که در رویای دوست داشته شدن هستم
دوستم بدار
اما با تمام روحت
می بینی
هر آنچه که باشد را می دهم
تا تو آن زنی شوی
که تنها عاشق من است
دوستم بدار
آنگونه که هرگز کسی را دوست نداشته ای
دوستم بدار
به همین اندازه که من دوست می دارمت
من تنها هنگامی احساس خوشبختی می کنم
که خودم را در چشمانت
در غمهایت و در شادیهایت ببنیم
آن هنگام که قسمتی از تو باشم
چشمانت را بببند
و به من ببخش
هر آنچه را که هرگز نبخشیده ای
و هر آنچه را که من به تو خواهم بخشید
همیشه در کنار من
بمان
تا شبها و روزهایم را با تو
سهیم شوم
و هیچ نیرویی در این جهان
نمی تواند
حتی برای یک ثانیه
این زن بلوندی را که
عاشقانه دوستم خواهد داشت را
از من بگیرد.