با ترانه ها گریه کردیم ، با ترانه ها خندیدیم
با ترانه ها جدا شدیم و با ترانه ها غمگین شدیم
توی ترانه ها زندگی و مرگ هست، بذار چنین باشه
آه کور بشه چشمای این ترانه ها
اونجوری با لبهای فشرده و تحقیر آمیز نگاه نکن
بذار کوههای کوچک سر جای خودشون باقی بمونن
من تورو خیلی وقت پیش فراموش میکردم، خیلی وقت پیش
آه کور بشه چشمای این ترانه ها
تو زیبایی زیبایی، کسی مثل تو نیست
تمام گلهای من اولش غنچه هستن
دستت و صورتت توی حافظم نمیموند
آه کور بشه چشمای این ترانه ها
تو خنده ای داری که شبیه اخم کردنه
گرمترین حرفهای تو هم مثل پاییزه
هیچوقت مثل بچه ها وابسته نمیشدم
آه کور بشه چشمای این ترانه ها
آخرش نمک پاشیدی روی زخم دلم
چه کوههایی گذاشتی بینمون
اما ترک کردنت و رفتنم واقعیته
آه کور بشه چشمای این ترانه ها