دوباره
مرا تکه تکه می کنی
از درون مرا نابود می کنی
در گدشته مرا به آن بالاها می بردی
حالا مرا پایین می بری
اگر من
می خواستم بگذارم و بروم
از پیشت عشق من
آیا می توانستم دوباره بخندم؟
اگر من
بگذارم و بروم
و ترکت کنم عشق من
آیا می توانم دوباره بخندم؟
دوباره, دوباره
دوباره داری من را میکشی
آیا هنوز به من فکر میکنی؟
در گذشته شادمانم می کردی
حالا نا امیدم می کنی
اگر من
می خواستم بگذارم و بروم
از پیشت عشق من
آیا می توانستم دوباره بخندم؟
دوباره دارم از دستت می دهم
این موضوع دارد مرا از درون می خورد
من در گذشته تو را به آن بالاها می بردم
حالا نا امیدت میکنم
بدون تو عشق من
مرا تکه تکه می کنی
با وجود اینکه در کنارم هستی
مرا از درون نابود میکنی
بدون عشقت
مرا تکه تکه میکنی
بدون عشقت
من گیج این دیوانگی ام
نمی توانم از شر این غم خلاص شوم
نمی توانم از شر این غم خلاص شوم
داری مرا تکه تکه می کنی
مرا از درون نابود می کنی
بدون عشقت
در گذشته مرا بالا می بردی
مرا از درون نابود می کنی
حالا مرا نا امید می کنی
با حضورت در کنارم
گیج دیوانگی ام
نمی توانم از شر این غم خلاص شوم
دارد مرا تکه پاره می کند
دارد مرا تکه تکه می کند
دارد مرا تکه تکه می کند
نمی دانم چرا
دارد مرا تکه پاره می کند
دارد مرا تکه تکه می کند
دارد مرا تکه تکه می کند
نمی دانم چرا
نمی دانم چرا
نمی دانم چرا
بدون عشقت
بدون عشقت
بدون عشقت
بدون عشقت
دارد مرا تکه تکه می کند