اووه، بعد از اینکه عشق رفته
فکر میکردم میشناسمت
موفق شده بودم تو رو بطور قطع مال خودم کنم
شکی نیست
عشقی که این بار برای همیشه ادامه پیدا کنه
حالا که تو رفتی
همهٔ چیزای درست، خراب شده
قلبم داره درد میکنه
چقدر طول میکشه
تا همهٔ این زخمها خوب بشه؟
بعد از عشق
وقتی همهٔ رویاها پریدن و رفتن
عزیزم، سخته که تنها باشم
و یک روز رو پس از دیگری پشت سر بذارم
بعد از عشق
چرا صورتت رو میبینم؟
چطور میتونم این جای خالی
که درونم بجا گذاشتی رو پر کنم؟
لطفاً یکی کمکم کنه
باید یه راهی برای فراموش کردن پیدا کنم
من بدون تو گمشدهام
برای همین هنوز دست از گریه کردن برنداشتم
هر شب
درست وقتی که فکر میکنم حالم خوبه
خاطرههای تو که نمیتونم باهاشون بجنگم
مثل جریان یک رود
به درون سرم هجوم میارن
بعد از عشق
وقتی همهٔ رویاها پریدن و رفتن
عزیزم، سخته که تنها باشم
و یک روز رو پس از دیگری پشت سر بذارم
بعد از عشق
چرا صورتت رو میبینم؟
چطور میتونم این جای خالی
که درونم بجا گذاشتی رو پر کنم؟
اووه، بعد از اینکه عشق رفته
[2x]
بعد از عشق
وقتی همهٔ رویاها پریدن و رفتن
عزیزم، سخته که تنها باشم
و یک روز رو پس از دیگری پشت سر بذارم
بعد از عشق
چرا صورتت رو میبینم؟
چطور میتونم این جای خالی
که درونم بجا گذاشتی رو پر کنم؟
بعد از عشق