وایستادم کنار پنجره ت با درد
یه هفت تیر تو دستته
و منم در حال التماس که مولی عزیز، دخترخانوم
سعی کن مَردت رو بهترین شکل ممکن درک کنی
آن سوی شکاف بزرگ1
فقط کلاهت رو بردار و افسار اون اسبو بگیر
یه عروس هم واسه ی خودت بگیر
و بچه هات رو بیار اون پایین کنار آبگیر
اون دوران جوونیم یه هدفی داشتم
تقریبا وصیتنامهام رو هم نوشتم
اما از نظرم به خاطر هدف بهتری برگشتم
رو ضامن ام،2 خشاب هم پر، آماده ی کشتنم
آن سوی شکاف بزرگ
فقط کلاهت رو بردار و افسار اون اسبو بگیر
یه عروس هم واسه ی خودت بگیر
و بچه هات رو بیار اون پایین کنار آبگیر
دستگاه پین بال3 و یک ملکه
نزدیک بود سوار اتوبوس بشم
سعی کردم دست هام رو برای خودم نگه دارم4
میگن حتما باید این کار رو کرد، اما به کی میشه اعتماد کرد؟
ماه زمان برداشت محصول تو آسمون می درخشه
نشانه ای خسته برای همه
دیگه می خوام از این شهر یک اسبه برم
مجبور شدم تا پاییز بیکار بمونم، حالا باید بخزم
آن سوی شکاف بزرگ
حالا مولی عزیز، یه قطره اشک هم نریز
نوبت تو هم مطمئنا میرسه
که هر یکشنبه مرغ به خورد مَردت بدی
حالا عزیز بگو ببینم اون هفت تیرو چیکارش کردی؟
آن سوی شکاف بزرگ
فقط کلاهت رو بردار و افسار اون اسبو بگیر
یه عروس هم واسه ی خودت بگیر
و بچه هات رو بیار اون پایین کنار آبگیر
1. اشاره به فیلمی وسترن به همین نام و احتمالا اشاره ی هر دو به گسل بزرگ مرکز آمریکای شمالی هست که امروزه هم معروف ترین مسیر دوچرخه سواری کوهستان در اون قرار داره و به خاطر بکر بودن منطقه تورهای گردش گری ویژه ای هم برای سفر به این مناطق هست، به نظر من رشته کوه ابرسن (زاگرس) در ایران مثال بسیار نزدیکی بهش هست هم از نظر شمال و غرب به جنوب و شرق کشیده شدنشون و زیبایی و بکر بودنش2. منظور اسلحه م رو ضامن هست3. دستگاه بازی سکه خور شبیه یک جعبه ی پایه دار با محافظ شیشه که اغلب توپ یا توپ هایی رو باید با دو دسته ی اطرافش داخل هدفی بندازید4. نوبت های بازی