با شب و روزش
یک عشق نیست (ناپدید) میشه
و شاید که برای تو خورشید طلوع می کنه
چون که من دارم میرم
با هوس نصفه ات
همه چی نیست میشه
و قلبم از نو متولد میشه
منتها من دارم می میرم
ای زندگی من رو از بزرگترین درد …
چه کسی میاد نجات بده
سرنوشت چطور رفتار خواهد کرد
اونو ول کن خب
اگه در تو یکمی از عشق من مونده باشه
از اون استفاده نکن، مبادا انجامش بدی
دوباره لازم میشه وقتی تو عاقل تر بشی
به نظر من منو اینقدر زود فراموش نکن
اگه در تو یکمی از درد من مونده باشه
از اون استفاده نکن، مبادا انجامش بدی
دوباره لازم میشه وقتی زخم ها دارن خوب میشن
به نظر من کاری نکن که فراموشت کنم