- دنیا رو در چشمان تو!
زنده، تابناک، پرفروغ است
گو به من پرنسس چه کس به جای تو در دل تو خواندهاست؟
چشمانت را بگشای
این خلق آفریدگار است
از زیر و بالا و پایین بر قالیچهی سحرآمیز…
بر فراز ابرها
دنیایی زیبا از برای توست
هستیم در رؤیایی نو
تنها من و تو
میدرانیم این پیله!
- بیمن مرو!
که دنیای من در چشمان توست
ما باهم پیش میریم
هرجا خواهیم
در طراوت حسّ زندگی با تو
- بهر تازگی در جهان با تو
- در سرم نمیگنجد
آرزوی پروازها
افتادن، چرخیدن، گشتن
در آسمان بیکران
بیمن مرو
- چشمانت بگشا
- نبودنت بس سخت و دشوار
- شانههایت به من بده
- چون ستارهی دنبالهدار
از ناهموار
به تو رسیدم من به آسونی
- بیمن مرو
- تو راه ناهموار
- نبودنت بس سخت و دشوار
- شانههایت به من بده
بیرون از این پیله
چو پروانه
میرسیم به حسّ بودن با تو
- بیمن مرو
- بیمن مرو
- دستم بگیر
- مهرم پذیر
- به دل من رس
- چه خوبه این حس
تو تنها نیستی!