زمان مي گذرد
ما كم كم پير مي شويم
من عشق را همانند گذشته تفسير نمي كنم
در هر مكالمه اي
هر بوسه اي، هر آغوشي
هميشه تكه اي از دليل نهفته است
سال ها مي گذرند
و چقدر آن چيزي كه احساس مي كنم، تغيير مي يابد
آنچه ديروز عشق بود
كم كم به احساس ديگري تبديل مي شود
زيرا سال هاي پشت سر
گرفتن يك دست، ربودن يك بوسه
بدون اجبار كردن يك دقيقه
بخشي از يك حقيقت را تشكيل مي دادند
زمان مي گذرد
ما كم كم پير مي شويم
من عشق را همانند گذشته تفسير نمي كنم
در هر مكالمه اي
هر بوسه اي، هر آغوشي
هميشه تكه اي از ترس نهفته است
ما به زندگي ادامه مي دهيم
ساعتهايي را زندگي ميكنم كه رو به مردن مي روند
گفتگوهاي قديمي
مي روند تا در بين دلايل گم شوند
به همه چيز بله مي گويي
به هيچ چيزنه نمي گويم
براي اينكه بتواني اين هارموني را كه موجب پير شدن قلب ها مي
شود، بسازي
زمان مي گذرد
ما كم كم پير مي شويم
من عشق را همانند گذشته تفسير نمي كنم
در هر مكالمه اي
هر بوسه اي، هر آغوشي
هميشه تكه اي از دليل نهفته است