بگو چطورنسبت به من دلت اومد
یعنی دو کلمه اینقدر سخت بود
تو چطور منو ناامید کردی
یعنی دو کلمه اینقدر سخت بود
در چشمانم اشک خونینم، خیلی دیر فهمیدم
خودم رو به جاده ها سپردم
التماس در زبانم ، مگر اینکه در اشتباه بودم
خودم رو وقف تو کردم
در یک گوشه نشستمو می گریم
روز به شب تاریک رسیده
چطور به این حال دچار شدیم نمی فهمم
عشق عوض شده، با سختی کشیدن حل نمیشه