این یه جور جادوئه
این یه جور جادوئه
این یه جور جادوئه، امکان نداره
یه رویا، یه روح، یه جایزه
یه هدف، نیم نگاهی طلایی به اونچه باید باشه
این یه جور جادوئه
یه شعاع نور که راه رو نشون میده
هیچ انسان فانیای نمیتونه پیروز میدون باشه1
این یه جور جادوئه
زنگی که تو ذهنت صدا میکنه
درهای زمان رو به چالش میکشه
این یه جور جادوئه
انتظار به نظر میاد ابدی باشه
روز سپیدهدم خردگرایی میشه
اووه اووه اووه اووه
این یه جور جادوئه؟
این یه جور جادوئه
فقط همین میتونه باشه
این خشم که هزاران سال دووم داره
به زودی به سرانجام میرسه
این شعلهای که تو درونم میسوزه
من همآهنگیهای مخفیای رو میشنوم
این یه جور جادوئه
زنگی که تو ذهنت صدا میکنه
درهای زمان را به چالش میکشه
این یه جور جادوئه
این یه جور جادوئه
این خشم که هزاران سال دووم داره
به زودی، به زودی، به زودی به سرانجام میرسه
این (این) یه جور (یه جور) جادوئه (بله)
فقط فقط فقط فقط همین میتونه باشه
این خشم که هزاران سال دووم داره
به زودی به سرانجام میرسه - به سرانجام میرسه
جادوئه - این یه جور جادوئه
این یه جور جادوئه
جادو جادو جادو (جادو)
هه هه هه هه - جادوئه
ها ها
آره آره
وووه
این یه جور جادوئه
1. اصل: اصطلاح «روز را برنده شدن» win this day