فکر میکنی وقتی رفتی همهچی رو جمع کردی بردی
درحالی که پیش من یه عشق بزرگ جا گذاشتی
آخ که نمیدونی
خیال میکنی موقع رفتن همهچی رو برداشتی
درحالی که یک «توی» بزرگ پیشم جا گذاشتی
آخ که خبر نداری
آدم تو اقیانوس نمیمیره،
میره توو یه قاشق عشق غرق میشه
آدم توو آتیش هم نمیمیره
ذرهذره توو عشق کباب میشه
من نه یه سال
نه یه روز
حتی یه لحظه هم
نبینمت نمیتونم هیچ فعالیتی بکنم
اونوقت تو برمیگردی بهم میگی
فراموش کن
دلم قانع نمیشه
عشق باشه