صبح ها که از خواب بیدار میشوم
روزم با چشمانت روشن
بطور آشکاری میدرخشیدم
وقتی به من نگاه میکنی لبخند میزنم
مثل صدای موج واضح و آشکار
در گوشم زمزمه میکردی
آه کشیدم و گفتم که در کنارم هستی
هنگامی که بالشم بوی تورا میداد
آسان نیست، چگونه به چشم آمد
این عشق 1 قرن برای ما کافی است
باران به باغچه ام نبارید
یک بار دیگر بارانی نشد
هر روز دوباره بازی میکند
تنهایی اگر میبینی (تنها می مانی) از شب گذشته است
آه قلبم 1مرده زنده است
همیشه با امید انتظار تورا کشیده است
حداقل بیا