تو سلطان عشقی
هم خورشیدمی، هم مهتابمی
سیصدوشصت و پنج روز عمرمی، تمام زندگی منی
غروب منی، صبح منی، هر زمان و مکانمی
تو رو از بر کردم عشقم، تو تمام زندگی منی
شعله شعله شعله شعله تو شبها رو شعله ور می کنی
شعله شعله شعله شعله عصیانگری آغاز میکنی
چشمان آتشین من، روح من، آیا می دونی
تو این کار هیچ اعتدالی وجود نداره، حاضرم برات بمیرم
اسمت رو لبهامه، تو دعاهامی
تو مثل خورشید از درون تاریکی بیرون می آیی شعله ور شعله ور
می تونم می تونم می تونم برات بمیرم
می تونم بیفتم، می تونم بیفتم، می تونم به خاطر تو به حبس (زندان) بیفتم
کی مثل من تنهایی رو یکجا چشیده
کی به اندازه من درد حسرت کشیده
ای موج، ای گل سرخ
ستاره عشقم در آسمان
تو این کار هیچ اعتدالی وجود نداره
می تونم به زندانها بیفتم، می تونم بمیرم
به خاطر تو هرکاری می کنم
چون که تو سلطان عشق هستی