پالی از من یک تیکه بیسکوئیت میخواد
فکر کنم بهتره که بهش یکی بدم
فکر کنم اون یکمی هم آب میخواد
تا اون مشعل جوشکاری (رو که داره باهاش شکنجه میشه) خاموش کنه
این من نبودم
که این کارو کردم
به من اجازه بده تا
بالهای چرکین تورو بچینم
بزار من تورو با خودم ببرم
یا رگت را بزن و خودکشی کن
از من کمک میخواهی؟
من باید به خودم کمک کنم
همانطور که گفته بودم
طنابی اوردم
و قولی که بو تو داده بودم
راست و درست بود
بزار من تورو با خودم ببرم
از من کمک میخواهی؟
من باید به خودم التماس کنم
پالی از من یه تیکه بیسکوئیت میخواد
شاید اون یه کم بیشتر غذا بخواد
اون از من میخاد که ازادش کنم
فراری دادن کار خوبیه
این من نبودم
که این کارو کردم
به من اجازه بده تا
بالهای چرکین تورو بچینم
بزار من تورو با خودم ببرم
یا رگت را بزن و خودکشی کن
از من کمک میخواهی؟
من باید به خودم کمک کنم
همانطور که گفته بودم
طنابی اوردم
و قولی که بو تو داده بودم
راست و درست بود
بزار من تورو با خودم ببرم
از من کمک میخواهی؟
من باید به خودم التماس کنم
پالی میگه که کمرش درد میکنه
اون هم مثل من حوصله اش سر رفته
اون منو بیرون از مسیرم به دام انداخت
و این منو متعجب کرد,غریزه ای کا اون داشت
این من نبودم
که این کارو کردم
به من اجازه بده تا
بالهای چرکین تورو بچینم
بزار من تورو با خودم ببرم
یا رگت را بزن و خودکشی کن
از من کمک میخواهی؟
من باید به خودم کمک کنم
همانطور که گفته بودم
طنابی اوردم
و قولی که بو تو داده بودم
راست و درست بود
بزار من تورو با خودم ببرم
از من کمک میخواهی؟
من باید به خودم التماس کنم