آیا تو رویا پردازی هستی که بتونه جهان رو اصلاح کنه
من برای همیشه خونه می مونم
جایی که دو با دو همیشه پنج میشه
از خودم اثر به جا میذارم
سنگر میگیرم و پنهان میشم
زمستون هم بارون بهار رو داره
و دو با دو همیشه پنج میشه
حالا راه، راهِ شیطانه
هیچ راه فراری وجود نداره
تو میتونی جیغ بکشی و فریاد بزنی
اما حالا خیلی دیگه دیره
به خاطر اینکه تو توجه نمی‌کردی
من سعی کردم که همخوانی کنم اما کلش رو اشتباه خوندم
چون که من نه
من مثل مگس لهشون میکنم (ضربه با مگس کش) اما مزدورها مثل مگس ها به برگشتن ادامه میدن
اما من نه، شاید نه
همه به دزد ادای احترام کنید (سران سیاسی) به خاطر اینکه من نمیکنم
از مقام من نپرس و من رو محاکمه نکن
چون که من نه
برو و به پادشاه بگو که آسمون درحال سقوطه (سیستم درحال سقوط) درحالی که نیست، شاید نیست