سیمون
تو داری پیرتر می شی
سفر تو
روی پوستت حک شده
سیمون
کاش می دونستم
چیزی رو که خیلی قدرتمند به نظر می رسید
بوده و رفته
هر شنبه شب بیدارت می کردم
و هردومون تا صبح بیرون می موندیم
و با هم آهنگ «دوباره شروع می کنیم» رو می خوندیم:
و با اینکه زمان می گذره من همیشه
در 1973در یک کلاب با تو خواهم بود
در حال خوندن آهنگ «دوباره شروع می کنیم
سیمون
کاش هوشیار بودم
که الان بتونم واضح تر ببینم
که بارون تموم شده
سیمون
فکر کنم تموم شده.
همون آهنگ قدیمی
تو ذهنم تداعی می شه...