وقت هایی که دارم فراموشت میکنم،
وقت هایی که دارم(از خاطرم) پاک میکنمت؛
بعضی وقت ها یادت می افتم و اذیت میشم
غرغرهات و حرف های بی معنیت که از شنیدنشون متنفر بودم،
الان که بهشون فکر میکنم، میبینم تو عشق من بودی
دوباره برگرد پیش من،
حتما دوباره برگرد پیش من
هر چقدر هم که ازم متنفری،
هر چقدر که من رو نمیخوای؛
پیش منی که منتظر و منتظرتم...
دوباره برگرد
خاطرات کسل کننده ات و غرغرهای خسته کننده ات،
بعد از جداییمون حتی به اینا هم فکر میکنم
اگه احساساتت بعد از این همه مدت عوض شده،
میشه برگردی؟
بعد از گذشت امروز میشه لطفا دوباره...
پیش من...
دوباره برگرد پیش من،
حتما دوباره برگرد پیش من
هر چقدر هم که ازم متنفری،
هر چقدر هم که من رو نمیخوای؛
به منی که فقط منتظر توام...
یه بار برگرد و نگاه کن،
یه بار دیگه من رو به یاد بیار
هر چقدر هم که ازم متنفری،
هر چقدر هم که من رو نمیخوای؛
چهره ی منی که فقط منتظر توام...
رو یه بار دیگه به یاد بیار
یه بار دیگه عاشقم باش
حتما دوباره برگرد پیش من،
یه بار دیگه بهم فکر کن
پیش منی که اینطوری دارم درد میکشم...
دوباره برگرد
حتی اگه الان عاشق کس دیگه ای هستی،
اگه الان عشق دیگه ای داری؛
حتما دوباره برگرد پیش من
دوباره برگرد پیش من