[کروس]
با چشمهای خیس از اشک میرقصم
برای خاطرات یک زندگی از دست رفته گریه میکنم
با چشمهای خیس از اشک میرقصم
با خاطره عشقی که مرده عمرم رو سپری میکنم
ساعت پنجه و من دوباره دارم به سمت خونه رانندگی میکنم
باورش سخته که این آخرین باره
مردی که پشت خطه دوباره فریاد میزنه
تموم شد، تموم شد
[کروس]
دیر وقته و من با عشقم تنهام
برای فراموش کردن طوفانی که در راهه، مینوشیم
با آهنگ مورد علاقه مون به همدیگه ابراز عشق میکنیم
دوباره و دوباره
[کروس]
الان وقتشه و ما توی آغوش همدیگه ایم
الان وقتشه ولی فکر نمیکنم واقعا برامون اهمیتی داشته باشه