Astronaut In The Ocean [Persian translation]

فضانورد

در موردغلت خوردن در اعماق چی میدونی؟

وقتی مغزت بی حس میشه، میشه بهش بگی انجماد فکری

وقتی این مردم زیاد حرف میزنن، بذارش روی حرکت آهسته

حس میکنم مثل یک فضانورد در اقیانوس هستم

در موردغلت خوردن در اعماق چی میدونی؟

وقتی مغزت بی حس میشه، میشه بهش بگی انجماد فکری

وقتی این مردم زیاد حرف میزنن، بذارش روی حرکت آهسته

حس میکنم مثل یک فضانورد در اقیانوس هستم

بهم گفت که من باحالم

من اینجورم، آره درسته

من به خدا اعتقاد دارم

به ثوت اعتقادی ندارم(یک الهه مصری)

منو احمق فرض میکنه

منم بای سرگرمی ازش استفاده میکنم

شما هیچی درمورد ذهن من نمی دونید

بذار تصویرو مثل یک شابلون(الگو) بهت بدم

سقوط به خشکسالی

بدون جریان، بارونی وجود نداره

ببین، دردی که این اطراف هست

ببین،حس و حالم خوب نیست

نمی دونم کدوم طرف بپیچم

جریان سردهولی هنوز احساس سوختگی میکنم

انرژی زیاد، میتونی موج انرژی ام رو حس کنی

همه رو میکشم مثل پاکسازی

بذار این رو برات روشن کنم، من این کارو میکنم

حتی اگر پولی برای پیشرفت بهم ندن، من بدستش میارم

هرکاری که من انجام میدم مثل برقه

من این رو در حرکت نگه میدارم، همواره حرکت میدمش

این رو در یک قالب قرار بده، بهتره بدونی که من مقصر نیستم

هرچیزی که من میگم، مرد، میبینم که پشت تو خالی شده

بذار بلند شم، این یک شوخی نیست

تاحالا شده روی یک تخته باریک راه بری، مثل

اینکه دوتا دستات کنار هم باشن؛ خدایا، بذاردعا کنم

من در مسیر درستی ام، خوب پیشروی میکنم

باتوم رو رد کن، برگرد و من رو کارم

در استخرشنا میکنم

یه تکه از این رو میخواهی؟ یک تکه از من،آرامش من نشانه است

میتونی بین خط ها رو بخونی؟

شعرهام توانایی شکستن ستون فقراتت رو دارن

آنها میگن که من خیلی خوبم(خفنم)

تو هیچ وقت نمی تونی با من رقابت کنی

لطفا وقت من رو هدر نده

در موردغلت خوردن در اعماق چی میدونی؟

وقتی مغزت بی حس میشه، میشه بهش بگی انجماد فکری

وقتی این مردم زیاد حرف میزنن، بذارش روی حرکت آهسته

حس میکنم مثل یک فضانورد در اقیانوس هستم

در موردغلت خوردن در اعماق چی میدونی؟

وقتی مغزت بی حس میشه، میشه بهش بگی انجماد فکری

وقتی این مردم زیاد حرف میزنن، بذارش روی حرکت آهسته

حس میکنم مثل یک فضانورد در اقیانوس هستم