امروز،
من تازه فهمیدم
برای اولین بار
که مثل تو فقط یدونه هست
که مثل تو فقط یدونه هست
دیگه (خودت) خوب میدونی
که (خیلی) چیزا عوض میشن
دیروز فقط میخواستم تنها باشم
و امروز نیاز دارم کنارم باشی
امروز،
بارون از پنجرم وارد شد(زد تو)
و غمگینانه تکرار کرد
که تو هنوز منو دوست داری
حالا دیگه میدونم
که بدون خداحافظی رفتم
ولی یاد و خاطره ی تو پشت سرم(همراهم) بود
از هر دریایی که گذشتم
برمیگردم
چون بت نیاز دارم
برمیگردم
چون بدون تو نمیتونم نفس بکشم
برمیگردم
چون میدونم که تو منتظرمی
برمیگردم
چون برگشت همون چیزیه که میخوام
برمیگردم
چون من دیگه اون آدم قبلی نیستم
امروز،
خودمو تو آینه دیدم
و یه خلاَ بزرگو پیدا کردم
و حسرت و دلتنگیه زیادیو دیدم
حالا میدونم،
که تو ناامیدانه ترک کردم
ولی این زخمی رو که
بر دلت گذاشتم
میدونم که میتونه درمان بشه
برمیگردم
چون بت نیاز دارم
برمیگردم
چون بدون تو نمیتونم نفس بکشم
برمیگردم
چون میدونم که تو منتظرمی
برمیگردم
چون برگشت همون چیزیه که میخوام
برمیگردم
چون من دیگه اون آدم قبلی نیستم
برمیگردم
چون بت نیاز دارم
برمیگردم
چون بدون تو نمیتونم نفس بکشم
برمیگردم
چون میدونم که تو منتظرمی
برمیگردم
چون برگشت همون چیزیه که میخوام
برمیگردم
چون من دیگه اون آدم قبلی نیستم
امروز
تازه فهمیدم
برای اولین بار
که مثل تو فقط یدونه هست
که مثل تو فقط یدونه هست...