به کجا ببریم این درد خود را؟
از آن میگریزم،اما درست کنارم باقی می ماند
پس درونم را بشکاف،ودرونم را تخلیه کن
چیزهایی درونم هست که جیغ و فریاد میکشند
و درد هنوز از من بیزارست
پس به من بچسب تا به خواب رود
درست مثل نفرین،درست مثل یک حیوان ولگرد
کافی ست یک بار سیرش کنی دیگر ماندنی میشود
ماندی میشود
پس درونم را بشکاف،اما مراقب باش
چیزهایی درونم هست که بی مهابا هستند
و هنوز از نجاست آلوده هستم
پس مرا شستشو بده تا پاک شوم
به تو چنگ میزند،پس سفت به من بچسب
تو را آلوده میکند،پس سفت به من بچسب
از تو متنفر است،پس سفت به من بچسب
به تو می چسبد،پس سفت به من بچسب
تا به خواب رود
خب به من بگو که چرا مرا انتخاب کردی
چنگالت را نمیخواهم
زیاده خواهی تو را نمیخواهم
نمیخواهم
من درونم را میشکافم،تو را بیرون میکنم
دیگر نمیتوانی به کسی آسیب برسانی
و ترس هنوز بدنم را میلرزاند
پس به من سفت بچسب تا به خواب رود
به تو چنگ میزند،پس سفت به من بچسب
تو را آلوده میکند،پس سفت به من بچسب
از تو متنفر است،پس سفت به من بچسب
به تو می چسبد،پس سفت به من بچسب
تا به خواب رود
نمی خواهمش
پس درونم را بشکاف،اما مراقب باش
چیزهایی در درونم هست که بی مهابا هستند
و هنوز از نجاست آلوده هستم
پس مرا شستشو بده تا پاک شوم
من درونم را میشکافم
تو را بیرون میکنم
دیگر نمیتوانی به کسی آسیب برسانی
و نفرت هنوز بخشی از من ست
پس به من سفت بچسب تا به خواب رود
تا به خواب رود