Tell It to Me [Persian translation]

اونا ميگن كه تو رو با كسي ديدن

و حلقه اونو دستت كرده بودي

اونا ميگن كه تو خنديدي

وقتي اسم منو شنيدي

اونا ميگن كه اون با تو رقصيده

و اون تو را خيلي نزديك به خودش گرفته

اونا ميگن كه اون براي تو همه چي خريده

به من بگو كه من احمقم؟

من اين داستانا رو باور نمي كنم

من به زودي برمي گردم خونه

لوئيز لوئيز

اگه اينا حقيقت داره

بهم بگو

مي دونم كه نمي خواي منو ببيني

اما مي دونم كه يه دختر داري

شنيدم كه چشمهاش شبيه چشماي منه

اونا ميگن كه اونو بابا صدا مي زنه

و دختر تو به اون افتخار مي كنه

و حتي دروغاي تو رو هم باور كرده

اما براي همه زيبايي بي وفاي تو

من آينده ام رو مي دم

اگه تو هنوز هم به من فكر مي كني

لوئيز لوئيز

اگه اينا حقيقت داره

بهم بگو