در معرض كور شدن بودم
تقريبا عقلم رو هم از دست داده بودم
هر آنچه كه ما مي تونستيم سهيم باشيم رو رها مي كنم
من تو رو همواره دوست خواهم داشت
روابطي همانند وابستگي ما براي نيستي آفريده نشده اند
مي پنداشتم قادر به يافتن و مهم شمردن شخص ديگري جز تو خواهم بود
پس از سپري كردن اين روزهاي تكراري
من تو رو همواره دوست خواهم داشت
روابطي همانند وابستگي ما براي نيستي آفريده نشده اند
آن تنها راه است
هم اكنون تنها يك ترانه
حالا آن تنها راه است
آن تنها راه است
هم اكنون تنها يك ترانه
حالا آن تنها راه است
مي پنداشتم قادر به يافتن و مهم شمردن شخص ديگري جز تو خواهم بود
پس از سپري كردن اين روزهاي تكراري
من تو رو همواره دوست خواهم داشت
روابطي همانند وابستگي ما براي نيستي آفريده نشده اند
آن تنها راه است
هم اكنون تنها يك ترانه
حالا آن تنها راه است
آن تنها راه است
هم اكنون تنها يك ترانه
حالا آن تنها راه است
حالا باور دارم كه تو براي من نخستين فرد بودي
عطش مرا به من نشان بده
تو به من اجازه ي پيشگامي دادي
تو نياز به رشد داشتي
و من نياز به رفتن
شايد اگر ما تنها در شب زندگي مي كرديم
بدون هيچ انتظاراتي
كوتاه كردن زندگي حقيقيمان
باعث تباهي ما بود
آن تنها راه است...هم اكنون.
من ، من در معرض كور شدن بودم
من ، من تقريبا عقلم رو هم از دست داده بودم
من هر آنچه كه ما مي تونستيم سهيم باشيم رو رها مي كنم
من تو رو همواره دوست خواهم داشت
روابطي همانند وابستگي ما براي كمرنگ و محو شدن آفريده نشده اند