آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ [Āmadi jān-am be qorbān-at vali hālā cerā?] [German translation]
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را ...