current location : Lyricf.com
/
Songs
Omar Khayyam lyrics
این کاسه که بس نقش پرداخته‌اند [In kase ke bas naghsh pardakhtaand] [Transliteration]
این کاسه که بس نقش پرداخته‌اند بشکسته و در رهگذر انداخته‌اند زنهار به او قدم به خواری ننهی کین کاسه ز کاسه‌های سر ساخته‌اند
این کاسه‌گری که کاسهٔ سرها کرد [In kasegari ke kaseye sarha kard] lyrics
این کاسه‌گری که کاسهٔ سرها کرد در کاسه‌گری صنعت خود پیدا کرد بر خانهٔ وجود ما نگون کاسه نهاد وان کاسه سرنگون پر از سودا کرد
این کاسه‌گری که کاسهٔ سرها کرد [In kasegari ke kaseye sarha kard] [Russian translation]
این کاسه‌گری که کاسهٔ سرها کرد در کاسه‌گری صنعت خود پیدا کرد بر خانهٔ وجود ما نگون کاسه نهاد وان کاسه سرنگون پر از سودا کرد
این کاسه‌گری که کاسهٔ سرها کرد [In kasegari ke kaseye sarha kard] [Tajik translation]
این کاسه‌گری که کاسهٔ سرها کرد در کاسه‌گری صنعت خود پیدا کرد بر خانهٔ وجود ما نگون کاسه نهاد وان کاسه سرنگون پر از سودا کرد
این کاسه‌گری که کاسهٔ سرها کرد [In kasegari ke kaseye sarha kard] [Transliteration]
این کاسه‌گری که کاسهٔ سرها کرد در کاسه‌گری صنعت خود پیدا کرد بر خانهٔ وجود ما نگون کاسه نهاد وان کاسه سرنگون پر از سودا کرد
این کاسه‌گری که کاسهٔ سرها کرد [In kasegari ke kaseye sarha kard] [Transliteration]
این کاسه‌گری که کاسهٔ سرها کرد در کاسه‌گری صنعت خود پیدا کرد بر خانهٔ وجود ما نگون کاسه نهاد وان کاسه سرنگون پر از سودا کرد
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است [In kooze cho man asheghe zari boodast] lyrics
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده‌ست این دسته که بر گردن او می‌بینی دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است [In kooze cho man asheghe zari boodast] [English translation]
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده‌ست این دسته که بر گردن او می‌بینی دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است [In kooze cho man asheghe zari boodast] [French translation]
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده‌ست این دسته که بر گردن او می‌بینی دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است [In kooze cho man asheghe zari boodast] [German translation]
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده‌ست این دسته که بر گردن او می‌بینی دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است [In kooze cho man asheghe zari boodast] [Russian translation]
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده‌ست این دسته که بر گردن او می‌بینی دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است [In kooze cho man asheghe zari boodast] [Tajik translation]
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده‌ست این دسته که بر گردن او می‌بینی دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است [In kooze cho man asheghe zari boodast] [Transliteration]
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده‌ست این دسته که بر گردن او می‌بینی دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است [In kooze cho man asheghe zari boodast] [Transliteration]
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده‌ست این دسته که بر گردن او می‌بینی دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست
این کوزه‌گران دست به گل دارند [In koozegaran dast be gel darand] lyrics

این کوزه‌گران دست به گل دارند

گر عقل و خرد نیک بر او بگمارند

هرگز نزنند مشت و سیلی و لگد

خاک پدران است نکو می دارند

این کوزه‌گران دست به گل دارند [In koozegaran dast be gel darand] [English translation]

این کوزه‌گران دست به گل دارند

گر عقل و خرد نیک بر او بگمارند

هرگز نزنند مشت و سیلی و لگد

خاک پدران است نکو می دارند

این کوزه‌گران دست به گل دارند [In koozegaran dast be gel darand] [Russian translation]

این کوزه‌گران دست به گل دارند

گر عقل و خرد نیک بر او بگمارند

هرگز نزنند مشت و سیلی و لگد

خاک پدران است نکو می دارند

این کوزه‌گران دست به گل دارند [In koozegaran dast be gel darand] [Tajik translation]

این کوزه‌گران دست به گل دارند

گر عقل و خرد نیک بر او بگمارند

هرگز نزنند مشت و سیلی و لگد

خاک پدران است نکو می دارند

این کوزه‌گران دست به گل دارند [In koozegaran dast be gel darand] [Transliteration]

این کوزه‌گران دست به گل دارند

گر عقل و خرد نیک بر او بگمارند

هرگز نزنند مشت و سیلی و لگد

خاک پدران است نکو می دارند

این کوزه‌گران دست به گل دارند [In koozegaran dast be gel darand] [Transliteration]

این کوزه‌گران دست به گل دارند

گر عقل و خرد نیک بر او بگمارند

هرگز نزنند مشت و سیلی و لگد

خاک پدران است نکو می دارند

4 5 6 7 8 9
Artists
Copyright 2023-2024 - www.lyricf.com All Rights Reserved